الناتو والأمان الإدراكي لروسيا
امنیت هستی شناختی بعنوان یک رشته مطالعاتی یک تاریخ 50ساله دارد و از ورود آن به مطالعات امنیتی بیش از چهاردهه میگرد. سرچشمه این نظریه از علم روانپزشکی است. فردی که اولین بار اصطلاح امنیت هستی شناختی را درکتاب خود آورد و آنرا به نوعی اختراع کرد، آر.دی.لاینگ درسال 1960میلادی میباشد.
لاینگ یک روانشناس و روانپزشک بود که این اصطلاح را برای شناخت بهتر و کمک به روند درمان افراد، ابداء و اختراع کرد.
اما آنتونی گیدنز این اصطلاح را برای اولین باردر نظریه وجودانسانی در سطح فردی استفاده کرد و بنوعی این اصطلاح رو از سطح فردی درون اجتماعی به سطح برون اجتماعی و کلی وارد کرد یعنی از مطالعه موردی تبدیل به یک نظریه جامعه شناسی و اجتماعی شد.
گیدنز در تحلیل جامعه شناسانه مدرنیته پیشرفته و برتر، امنیت هستی شناختی را بصورت نیاز اساسی و اولیه افراد به «احساس نوعی تدوام و نظم در حوادث، ازجمله آنهایی که مستقیما در محیط ادراکی فرد قرارندارند» تعریف میکند. از همین رو امنیت از منظرهستی شناختی داشتن پاسخ، در سطوح ناخودآگاه و خودآگاه عملی، برای پرسش ها و مسائل وجودی بنیادی است که همه زندگی بشر به گونه ای با آن سروکار داشته و به آن میپردازند.