تفاعلات أمنية بين تركمانستان والولايات المتحدة: الدوافع والعواقب
بیطرفی دائمی بخشی جداییناپذیر از سیاست خارجی ترکمنستان پس از استقلال بوده است. بااینحال تفسیر این بیطرفی و بروندادهای رفتاری ناشی از آن در بازههای حساس در قبال خواستههای قدرتهای بزرگ منعطف بوده است. پس از حمله آمریکا و ائتلاف بینالمللی به افغانستان و میزبانی ترکمنستان از محمولههای نظامی آمریکا و ایفای نقش پشتیبانی لجستیک در این فرایند شاهد انعطاف مضاعفی در این مفهومسازی بیطرفی دائمی بودیم. اکنون که افغانستان در وضعیت خاصی قرار گرفته و جنگ اوکراین نیز باعث افزایش تنشها در ساختار نظام بینالملل شده حفظ وضعیت ایدئالِ این بیطرفی دائمی مجدداً برای ترکمنستان دشوار شده است. در این چارچوب از سال 2019 به بعد شاهد افزایش روند تعاملات امنیتی-دفاعی بین ترکمنستان و آمریکا بودهایم. مهمترین تحرکات دو کشور در این زمینه سفر مایک کوریلا فرمانده سنتکام به ترکمنستان و دیدار وی با مقامات دفاعی و دیپلماتیک این کشور بود. درعینحال اخبار غیررسمی از سفر برخی مقامات نیروی دریایی آمریکا نیز به ترکمنستان در رسانهها منتشر شده که گفته میشود بخشی از اهداف آن به رهگیری محمولههای ارسالی ایران برای روسیه از طریق دریای خزر معطوف شده است. این رویکردها از سوی آمریکا در پاسخ به سهگانه افغانستان- ایران- روسیه صورت گرفته است. بدین ترتیب افغانستان بهعنوان محور کلیدی و در شرایطی خاص بستری برای تقویت همکاریهای دفاعی- نظامی ترکمنستان و آمریکا در قابل مأموریت «نظارت و مراقبت» است و اهداف ثانویه آمریکا متمرکز بر ایران و روسیه بهویژه در حوزه ارتباطات ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی خواهد بود. محافظهکاری مضاعف ترکمنستان مانعی برای تحقق کیفی این هدف است، اما محدودیت توان و منابع این کشور میتواند سطحی از تهدید را برای تهران ایجاد کند. در این چارچوب رفتارهایی همچون سفر قربانقلی بردیمحمدف به تهران و یا تعاملات خاص ترکمنستان بهترین فرصت برای تهران و مسکو جهت تقلیل سطح این تهدیدات است.